با سلام امیدوارم عزیزانی که الان این وبلاگو بازدید میکنند تعجب نکنند اخه من هر وبلاگی رو دیدم همه اش یا تبلیغاتی بوده یا اینکه اموزشی و و....

دوستان بنده دنبال خواهر سه ماهه ام که فکر کنم الان باید 36 یا 37 سالش باشه می گردم اخه انو در 3 ماهه گی به بهزیستی تحویل دادند

حالا بگذارید از اول کاملا توضیح بدم شاید کسی خبر خوشی به ما بده و منو که الان 33 سالمه از عذابی که دارم میکشم نجات بده

اره دوستان من 36 یا 37 ساله پیش مادرش بعد از 10 روز از تولدش نمی گذشته که فوت می کنه بعلت بدبختی (فقر) که پدرم داشته مجبور میشه بچه رو به بهزیستی شهرستان ماکو تحویل بده بعد از مدتی پدرم دنبال بچه اش می گرده که بره از بهزیستی تحویل بگیره بهزیستی میگه تحویل بهزیستی ارومیه دادیم و مدرکی هم به پدرم ان زمان ندادند البته پدرم بیسواد و کارگره و پدرم به ارومیه میره انجا هم میگن که چنین بچه ای به اینجا ندادند و اگر هم داده بودند ما اکثر بچه ها رو به ساری تحویل دادیم شاید با انها باشد وبنده نیز 1375 به ساری رفتم انجا گفتند ما همچنین کسی نمی شناسیم اون زمان ما اکثر بچه ها رو به تهران دادیم و تهران تهران هم رفتم کاری نتونستم بکنم و خلاصه اینکه ما نمی توانیم کاری بکنیم شاید با کمک شما دوستان تونستیم پدرمو خوشحال کنیم و بنده نیز از عذابی که میکشم رهایی پیدا کنم نا گفته نماند که خواهرم ناتنی من حساب میشه ولی برای من اصلا فرقی نمی کنه .

پدرم هر شب داره به خواهرم فکر میکنه و می گه باعثش خودم شدم خودم هم باید عذابشو بکشم تنها خواسته اش بخشیدن دخترش هستش

حال عزیزان من اگه با چنین کسی اشنا هستین و شاید فکر میکنید میشه سر نخی باشه لطفا ما را یاری کنی

شما خواهر عزیزم شاید خودت داری این وبلاگو می خونی و از پدرمون ناراحتی و نمی خوای ببینیش از تو یک خواهش دارم تو رو جون هرکسی که الان دوستش داری پدرمو ببخش الان اون 67 سالشه بخدا داره خیلی عذلب وجدان میکشه .

متشکرم از شما دوستان که وقتتان را صرف خواندن این وبلاگ کردین